پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۱
۰ نفر

فرهاد حسن‌زاده: به اورژانس خبری(اوخنا) خوش آمدید...

در این خبرگزاری بنده و اوشکول‌آبادی و بقیه بستگان و نبستگان و دلبستگان و وابستگان آماده‌ایم تا داغ‌ترین خبرهای بیات شده را به گوشتان فرو کنیم. با ما در تماس باشید و مطمئن باشید که ما هم با شما و درنیمکره چپ قلب شماییم.
آدرس ما: دوچرخه، صفحة 16، ستون آخر.

اما خبر

لُنگ‌برداری از یک اثر هنری
تهران- اورژانس خبری ناخنک(اوخنا)
پیدا شد. یکی از مجسمه‌های سرقتی به دست یکی از دلاکان زحمتکش پیدا شد. به دنبال ربوده شدن تعدادی از مجسمه‌های بی‌زبان از سطح شهر و نگرانی هنرمندان ، هنردوستان و نوجوانان آینده‌ساز از این فاجعة ناگوار، خبرهای تازه‌ای رسیده است. به گزارش خبرنگار ما، «اوشکول‌آبادی» از سطح شهر، این مجسمه متعلق به یکی از افراد سرشناس است که خواست نامش فاش نشود. مجسمة این فرد سرشناس (که خواست نامش فاش نشود) در یکی از حمام‌های عمومی تهران پیدا شده است. شاهدان عینی می‌گویند دلیل حمام رفتن این مجسمه حفظ تمیزی و دوری جستن از کثیفی‌های روزمره است.

کارشناسان می‌گویند حمام رفتن یکی از مظاهر تمدن است که هر انسانی چه فرهیخته و چه فرنهیخته باید به آن عمل کند.
حمام رفتن این مجسمه هم (که خواست نامش فاش نشود) به همین دلیل بوده است. دلاک حمام (که خواست نامش فاش نشود) معتقد است او هیچ قصدی جز خودشویی نداشته است. با این حال دلاک موردنظر آقای مجسمه را کیسه کشیده و قدری او را مشت‌و‌مال داده است.
 اوشکول‌آبادی می‌افزاید: قرار است دقیقاً فردا یا پس‌فردا رأس ساعت 10 یا 11 شاید هم 12 در مراسمی از این مجسمة ترو تمیز لنگ‌برداری یا همان پرده‌برداری شود.

تفسیر خبر

1.احتمالاً بنده با دست مبارک خودم یک مجسمه از هیکل قناس اوشکول‌آبادی می‌سازم و می‌کوبم به دیوار که دیگر از این خبرهای بیات نفرستد. آخر پیدا شدن مجسمه هم شد خبر؟ مگر گم شدنش خبر بود که حالا پیدا شدنش را خبر کنیم و بزنیم رو اینترنت؟

2. ما که هرچه به مخمان فشار آوردیم، نفهمیدیم این مجسمه‌ای که نخواست نامش فاش شود اسمش چیست؟ احتمالاً میرزا تقی‌خان امیرکبیر که نیست. چون این بندة خدا به دلایل تاریخی از حمام بیزار بود. ما فکر می‌کنیم احتمالاً فردوسیِ پاکزاد بوده، چون سعدی در یکی از شعرهایش گفته: چه خوش گفت فردوسی پاکزاد-  که رحمت بر آن تربت پاک باد.

در حاشیه

از هر چه بگذریم حاشیه‌اش بهتر است. بین خودمان بماند، هفته پیش رفته بودیم منزل این آقای اوشکول‌آبادی. دیدیم حتی یک مجسمه‌ هم توی خانه‌اش نیست. اوشکول‌خان به خانمش گفته بود هرچه مجسمة مرغ و خروس و میمون و اینها در خانه دارند قایم کند، مبادا به دست سارقان بیفتند.

کد خبر 110850

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز